نشست «چشمانداز فرهنگی و اجتماعی زیارت»
نشست «چشمانداز فرهنگی و اجتماعی زیارت» از مجموعه نشستهای «زیارت در افق برنامه هفتم»، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲ در پژوهشکده زیارت و گردشگری دانشگاه فردوسی برگزار شد.
در این نشست، دکتر میثم مهدیار (معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات) و دکتر محمدرضا قائمی نیک (استادیار دانشگاه علوم اسلامی رضوی) درخصوص چشمانداز فرهنگی و اجتماعی زیارت به طرح بحث پرداختند. در ادامه، خلاصهای از مباحث این نشست را میخوانید.
مسئله زیارت مهمترین کانون تولید فرهنگی در ایران
دکتر مهدیار: مسئله زیارت همواره مهمترین کانون تولید فرهنگی ایران بوده است؛ ورود و هجرت امام رضا (ع) به ایران موجب تغییرات تاریخی و تمدنی بسیار و مبدأ شکلگیری دولت شیعی در سدههای بعد در ایران بوده و مضجع امام رضا (ع) در مشهد، خواهر بزرگوار ایشان در قم و برادر ایشان در شیراز، هنوز هم از مهمترین کانونهای تولید فرهنگی در ایران هستند. بنابراین، فرهنگ عمومی مردم ایران هنوز هم تحت تأثیر این بزرگواران است. کمتوجهی حوزه علوم اجتماعی و انسانی به مسئله زیارت و حضور اهلبیت (ع) در ایران، ناشی از وارداتی و ترجمهای بودن بینش و روش در علوم انسانی کشور است.
تعریف نشدن نسبت توسعه با امر زیارت
دکتر مهدیار: به همین دلیل، نسبت توسعه با امر زیارت تعریف نشده است. توسعه شهرهای زیارتی از همان الگویی تبعیت کرده است که توسعه سایر شهرهای کشور که همان الگوی سرمایهداری بوده است. یک توسعه تمرکزگرای غیربومی ناپایدار که موجب توسعه آسیبزای بافتهای پیرامون حرمها و حتی خود حرمها شده است. یک مسئله مهم نسبت حرم با شهر است که باید به آن پرداخته شود. سیاستگذاریهای فضاهای زیارتی گرفتار رویکردهای منفعتطلبانه شده است. مسئله دوم، مسیرهای زیارتی است. مراسم اربعین و حضور ایرانیها در این مراسم تأثیر بسیاری در مسائل زیارت در ایران داشته است. فرهنگ مهماننوازی اربعین به ایران منتقل شده و خود را در مسیرهای زیارتی در چهلوهشتم نشان میدهد. رویدادسازی در حال حاضر یکی از اقدامات رایج در جهان است. خود این مسیرهای فرهنگی باید در برنامههای توسعه خود را نشان دهد.
ضرورت نگاه فراملی به مسئله زیارت
دکتر مهدیار: مسئله زیارت در ایران هم یک مسئله صرفاً ملی نیست. بلکه حرم امام رضا (ع) یک پایگاه منطقهای است. اینجا خراسان فرهنگی هم هست. بخش مهمی از بزرگان حوزه فلسفه، دین ادبیات و هنر در این منطقه حضور داشتهاند و هنوز این پیوستگیها وجود دارد. به دلیل فقر این نگاه، نگاهی که به توسعه بافت پیرامون حرم امام رضا (ع) وجود داشته، یک نگاه محدود شهری بوده است. درصورتیکه اگر نکاه فراملی به بافت پیرامون حرم امام رضا (ع) وجود میداشت، اینجا به کل متفاوت بود و به جای پاساژها، محل عرضه رویدادها، محصولات و تجربه فرهنگی بود. لذا باید راجع به مسائلی مانند اقتصاد فرهنگ تولید ادبیات کنیم و این تولید ادبیات باید در حوزه توسعه خود را نشان دهد. لذا مبنای توسعه فرهنگی در ایران باید مسئله زیارت باشد.
حرکت غرب از فیزیک توسعه به مسائل الاهیاتی توسعه
دکتر قائمینیک: پرسش از توسعه از مهمترین پرسشها برای ایرانیان بوده است. در جهان غرب، توسعه از فیزیک توسعه به سمت مسائل الاهیاتی توسعه رفته است. یعنی بعد از چالشهای زیادی که توسعه برای جهان غرب رقم زده است، بحث از شکلگیری ادبیات جدیدی است که سنجههای آن سنجه های کمی نیست. توسعه مبتنی بر گسترش کلیساها و جنبههای معنوی زندگی مطرح شده است. این ادبیات در جهان غرب در حال شکلگیری است. بهخاطر چالشهایی که در حوزه عدالت و معنای زندگی در غرب بهوجود آمده است. اما در کشور ما، شاخصهای کمی توسعه غلبه دارد و هدف از توسعه عمدتاً درآمدزایی است.
زیارت، مزیت نسبی اصلی مشهد است
دکتر قائمینیک: بنابراین، زیارت اساساً مغز اصلی توسعه ماست. بهنظر میرسد تغییر مسیر توسعه به سمت الگوهایی که سازگاری با بوم ما دارد، باید با فوریت انجام شود. اگر چه این مسئله قابل توجه است که با وجود بیتوجهیها و این حجم از تخریب هویت زیارتی، باز هم زیارت بیشترین حجم سفر را در ایران تشکیل میدهد. آسیبهای ذکر شده ناشی از این است که ما سفر زیارتی را نوعی از سفر گردشگری میدانیم. این بهخاطر نگاه غلط به زیارت و توسعه است. لذا به فضای فرهنگی در حرم بیتوجهی میشود. خاطره فرهنگی زیارت مورد بیتوجهی قرار میگیرد و توجه نمیشود که اگر مشهد مزیت زیارت را از دست بدهد، هیچ جذابیتی نخواهد داشت. چون نه جاذبه پایتخت سیاسی را دارد؛ نه جاذبههای طبیعی شمال را. لذا باید چارچوب برنامهریزی در حوزه زیارت اصلاح شود.
حل مشکلات فرهنگی کشور در گروه توجه نهاد زیارت به امر آموزش
دکتر مهدیار: زیارت باید افق فراملی داشته باشد و باید آنرا کانون توسعه فرهنگی برای کل جهان در نظر گرفت. باید از توسعه بیضابطه حرمها و بافت پیرامون حرمها جلوگیری کرده و شاخصهایی برای توسعه پیرامون حرمها تدوین شود. نکته بعد، ضرورت پیوند نهاد تربیت و نهاد آموزش است. اگر آستان قدس نیمی از بودجه فرهنگیاش را برای مدارس و تعلیم و تربیت بگذارد، بخش مهمی از مشکلات فرهنگی کشور حل میشود. لذا بحشی از بودجههای فرهنگی باید به ارتباط با نوجوانان اختصاص یابد.